۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

تماس

نا آرامم
پر می کشد دلم برای صدایش
تلفن را بر می دارم
با تردید شماره ها را می گیرم
قطع می کنم
باز شماره می گیرم
به خودم قول می دهم
تا سه بوق ، اگر بر داشت ...

زینگ
زی نگ
زی ن گ
" قطع کن"

زی ی ن گ
زی ی ن ن گ
" قطع کن"

زی ی ن ن گ گ
" قطع کن"

زی ی ی ن ن گ گ
" قطع کن"

دستم را به طرف دگمه تلفن می برم تا ...
- اَ لو ، بفرمایید
ـ اَ لو وو

دستم را بر روی دگمه تلفن می فشارم

بو ق ق ق ق ق ق ق

من عهد خود را شکسته ام

هیچ نظری موجود نیست: